کد مطلب:152346 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:181

شفای برادر مسلول جناب آقای مولوی
جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای مولوی قدس سره نقل فرمود: برادرم محمد اسحاق در بچگی مسلول شد و از درمان او ناامید شدیم.

پدرم او را به كربلا برد و در حرم حضرت اباالفضل علیه السلام او را به ضریح مقدس بست و از آن بزرگوار خواست كه از خداوند متعال شفا یا مرگ او را بخواهد! بچه را بست و خود در رواق، مشغول نماز شد.

هنگامی كه پدرم به كنار ضریح برگشت، بچه گفت: بابا گرسنه ام! پدرم می گفت: بصورتش نگاه كردم و دیدم رخسارش تغییر كرده و شفا یافته است. او را بیرون آوردم و فردای آن روز انار خواست و هشت دانه انار و یك قرص نان بزرگ خورد و اصلا از آن مرض هیچ خبری نشد! [1] .


[1] داستانهاي شگفت ص 282 - كرامات الحسينيه ج 1، ص 100.